تار، سازی برگرفته از هنر ایرانی
توضیحات:
-
به نام خدا
تاریخچه تار
تار، سازی با اصالت ایرانی است که بر اساس مستندات تاریخی از زمان فارابی در کشور ما وجود داشته است. البته با توجه به اینکه تار، در دسته سازهای زهی قرار میگیرد، مانند اکثر سازهای این گروه، احتمال میرود، این ساز نیز نوعی تکاملیافته از تنبور ایرانی باشد. در قدیم به این ساز روت یا رود میگفتند. روت به معنی تار و پرده است. در حقیقت این کلمه اشاره به رودهی حیوانات دارد که در ساخت پرده و تارهای این ساز مورداستفاده قرار میگیرد.
پس از فارابی، موسیقیدانهای دیگری نیز مانند صفیالدین ارموی، در دستهی نوازندگان تار جای گرفته و بهنوعی به تکامل تار تا رسیدن به شکل امروزی آن کمک کردند. نقاشیها و آثار دوران صفویه و زندیه نیز حکایت از حضور تار در این دوران دارد. تار به شکل کنونی آن، از زمان قاجار در ایران وجود داشته است. دوره ای که در دنیای موسیقی آن را عصر تار نامیدهاند. آخرین زنجیرهی تکامل این ساز به درویش خان برمیگردد. او با افزودن سیم ششم به تار باعث بهبود دامنه صوتی این ساز شد. نواختن تار علاوه بر ایران در بسیاری از نقاط خاورمیانه مانند ارمنستان، تاجیکستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان نیز رواج دارد.
نوشتهها و مستندات زیادی دربارهی پیشینه تار در تاریخ ایران وجود دارد که در زیر به چند مورد از آنها اشارهشده است:
تار ساز ملی ایرانیان است. (کتاب “گامهای گمشده” اثر مرتضی حنانه)
تار، سازی ساخته و پرداخته بر مبنای ذوق و هنر ایرانی است. منحنی و قوسهای این ساز، در خوشنویسی، مینیاتور و معماری ایرانی نیز وجود دارد. (کتاب “سرگذشت موسیقی” اثر روحالله خالقی)اجزای ساز تار
تار را میتوان ترکیبی آهنگین از چوب، پوست، استخوان و زه دانست. همانگونه که مولانا نیز گفته است:
خشک سیمی , خشک چوبی , خشک پوست از کجا میآید این آوای دوست ؟
در این قسمت با قسمتهای تشکیلدهنده تار آشنا خواهیم شد:کاسه طنینی
کاسه طنینی یا شکم تار، شمایلی مانند دو دل به هم چسبیده دارد و اگر از پشت به آن نگاه کنیم، شکلی شبیه به انسان نشسته میبینیم. این قسمت از دو بخش کوچک و بزرگ تشکیلشده است، که قسمت کوچکتر را نقاره و قسمت بزرگ را کاسه مینامند. این دو قلب به هم چسبیده بهوسیله پوست پوشانده میشوند. در ساخت کاسه طنینی معمولاً از چوب درخت توت استفاده میشود. هرچه چوب بهکاررفته در ساز کهنهتر باشد، صدای آن بهتر خواهد بود.
پوست
در ساخت پوستهی تار از پوست چهارپایانی مانند بز و بره استفاده میشود. وظیفهی پوسته انتقال ارتعاشات خرک به کاسه است. یک پوستهی مرغوب باید بدون چربی و سفیدک یا به اصلاح شیشه ای باشد.
خرک
جنس و شکل ظاهری خرک تار، با سایر سازها مانند سهتار، سنتور و غیره متفاوت است. این جسم کوچک در ابعاد ۵*۲ ساخته میشود و معمولاً از جنس استخوان یا شاخ بز کوهی است. خرک دوپایهی کوچک دارد و روی کاسه تار قرار میگیرد. روی سطح خرک شیارهای نازکی برای قرارگیری سیمها وجود دارد. وظیفه خرک ایجاد ارتفاع مناسب و ارتعاش در سیمهای تار است. علاوه بر این پس از ارتعاش سیمها، خرک این ارتعاش را به صفحه رزنانس و سپس به درون کاسه انتقال میدهد.
دسته تار
دسته تار، جسمی لولهای شکل و چوبی است. طول دسته معمولاً ۵۰ سانت و قطر آن ۴ سانتیمتر است. قسمتی از دسته که برای انگشت گذاری نوازنده است، صاف و مسطح و پشت آن دایرهای شکل است. در دو طرف سطح صاف، دو رشته از جنس استخوان شتر وجود دارد. وظیفهی این رشتههای استخوانی جلوگیری از فرسایش چوب در اثر تماس زیاد با انگشتان دست است. امروزه در ساخت این رشتهها بهجای استخوان از مواد رزین دار با قابلیت رنگآمیزی و سنباده کاری استفاده میشود. پردهها، در فواصل مشخصی روی دسته نصب میشوند.
سرپنجه
سرپنجه، جعبه کوچک توخالی است. جنس این جعبه، مشابه با جنس چوبی است که در ساخت کاسه ساز مورداستفاده قرارگرفته است.
گوشی
ساز تار دارای ششگوشی است. تعداد گوشیهای تار درواقع به تعداد سیمهای ساز است و در دو طرف سرپنجه به تعداد مساوی قرارگرفتهاند ( سه گوشی در هر طرف). گوشیهای تار، شکلی مشابه میخهایی با سر پهن دارند و برای کوک کردن ساز استفاده میشوند. کیفیت گوشیها، نقش مؤثری در سهولت کوککردن ساز ایفا میکند.
دستان
هر تار، تعداد ۲۸ پرده دارد، که در فواصل معین روی دسته قرارگرفتهاند. دستان ها معمولاً از جنس رودهی تابیده چهارپایان یا نایلون هستند و معمولاً سه یا چهار مرتبه به دور دسته پیچیده و سپس گره زده میشوند. البته لازم به ذکر است بعضی دستان ها، تا حدی قابلیت حرکت روی دسته را دارند. با قرار گرفتن انگشت روی پردهها، اندازهی سیم تغییر کرده و متناظر با نتی میشود که نوازنده قصد اجرای آن را دارد.
سیم گیر
سیم گیر در انتهای کاسه نصبشده و از چوب، شاخ یا استخوان ساخته میشود. شیارهایی روی سیم گیر برای قرار گرفتن گرهی سیمها تعبیهشده که یک سر سیمها دور آن پیچیده میشود.
سیم
سیمهای تار، شش عدد هستند. سیم اول و دوم سفید رنگ و قطری حدود ۱.۸ تا ۲ میلیمتر دارند. سیمهای سوم و چهارم زرد رنگ هستند. قطر این دو سیم معمولاً بین ۱.۸ تا ۲.۲ میلیمتر است. این چهار سیم دوبهدو باهم کوک میشوند. سیم پنجم نیز سفید رنگ است و به آن واخوان میگویند. این سیم نسبت به سیم اول و دوم قطر کمتری دارد و همصدا با دو سیم اول کوک میشود. سیم زرد رنگ ششم را سیم بم نیز مینامند. دلیل این نامگذاری شاید آن باشد که این سیم یک اکتاو، بمتر از سیمهای اول و دوم کوک میشود.
مضراب
ساز تار بهوسیلهی مضراب نواخته میشود. مضراب وسیلهای کوچک از جنس برنج و با طولی حدود ۳ سانتیمتر است. قسمتی از طول مضراب با موم پوشانده شده است. این کار برای راحتی بیشتر نوازنده در هنگام در دست گرفتن مضراب انجام میشود.
شیطانک
شیطانک قطعهای استخوانی و همعرض با دسته ستار است. این قطعه باریک، حدود ۲ میلیمتر ارتفاع دارد. سیمها با عبور از شیارهای موجود روی شیطانک به سمت گوشی میروند.
نوازندگان معروف تار
کشور ایران از دیرباز تاکنون، هنرمندان مشهور و چیرهدستی درزمینه نوازندگی تار داشته است، که در این قسمت به تعدادی از آنها اشارهشده است:
آقا علی اکبرخان فراهانی، میرزا عبدالله، آقا حسینقلی، درویش خان، علینقی وزیری، موسی معروفی، علیاکبر شهنازی، یحیی زر پنجه، مرتضی نی داوود، نصرالله زرین پنجه، عبدالحسین شهنازی، غلامحسین بیگجه خوانی، لطفالله مجد، عطا جنگوک، فریدون حافظی، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی، فرهنگ شریف و هوشنگ ظریف
از نوازندگان خبره حال حاضر نیز میتوان این افراد را نام برد:
حسین علیزاده، فرخ مظهری، محسن نفر، داریوش طلایی، داوود آزاد، کیوان ساکت، داریوش پیرنیاکان، حمید متبسم، ارشد تهماسبی، مجید درخشانی و شهرام میر جلالی