ریتم در موسیقی چیست؟
توضیحات:
-
به نام خدا
وجه اشتراک همه نوازندگان خوب و ماهر داشتن یک ریتم یا ضرب آهنگ خوب است. شاید برخی ها پیش خودشان فکر کنند که دستیابی به هنر موسیقی نوازندگان حرفه ای غیر ممکن است؛ ولی باید بدانید حفظ ریتم خوب بخشی از فرایند پرورش موسیقی خوب است.
در سال 2016، Dame Evelyn Gennie نوازنده مشهور سازهای کوبه ای، تکامل ریتم موسیقی را کشف کرد. او روی فرهنگ های مختلفی که بر ریتم یک موسیقی اثر می گذارند یعنی همان مفهوم جذابی که تا به امروز موسیقی را تحت تاثیر خودش قرار داده است تمرکز کرد.
ما در این مطلب سیر تکاملی ریتم در موسیقی را بررسی می کنیم و علاوه بر این به نحوه استفاده از ریتم در موسیقی معاصر هم نگاهی می اندازیم تا بفهمیم چرا انقدر ریتم در موسیقی مهم است؟
ریتم مفهوم پیچیده ای دارد اما خوشبختانه چندین مفهوم ساده برای آن هم وجود دارد که به شما کمک می کنند راحت تر آن را درک کنید. مطلب امروز ما شامل هر چیزیست که باید در مورد ساختار موزون یا مفاهیم چند ریتمی و همینطور نحوه تقسیم ریتم ها، میزان نما یا کسر زمان، کسر میزان ساده و ترکیبی بدانید.
ریتم چیست؟
بهترین تعریف برای ریتم یا ضرب آهنگ این است که بگوییم ریتم حرکت کنترل شده موسیقی در زمان است. این تعریف به تقسیم موسیقی به بخش های منظم متریک مربوط می شود و ریتم را پالس، متر و ضرب موسیقی متمایز می کند.
در واقع ریتم الگویی پالس های منظم یا نامنظم است که در موسیقی از طریق ضرب های ملودیک و هارمونیک قوی و ضعیف به وجود می آید. ریتم یکی از جنبه های اصلی و مهم تئوری موسیقی محسوب می شود. ریتم همان روشی است که به وسیله آن موسیقی به ضرب ها یا ضربان های منظم تکرار شونده در یک زمان مشخص روی یک بار (bar) تقسیم می شود.
اجازه بدهید کمی ساده تر بگوییم. وقتی شما به آهنگی گوش می کنید ممکن است ناخوادآگاه پایتان را به یک روش تکرار شونده حرکت بدهید یا روی پایتان بزنید. ریتم به عنوان جزئی از موسیقی باعث می شود شما این کار را انجام بدهید. اگر آهنگساز هستید، درک و فهمیدن نحوه کار با ریتم بسیار برایتان مهم و ضروری است. شما برای تولید آهنگ هایتان باید ر مورد هارمونی ها و ملودی ها دانش بسیار زیادی داشته باشید.
ریتم راه اتصال نوازندگان به یکدیگر است
برای درک مفهوم ریتم به مترونوم فکر کنید. با اینکه ریتم جزو مفاهیم ساده موسیقی محسوب نمی شود و نمی توان به سادگی آن را تعریف کرد ولی موسیقی بدون ریتم لنگ می ماند.
لاله گوش ما ارتعاشات موجود در امواج هوا را شناسایی می کند و به این ترتیب ما نت ها، ملودی و آکورد را متوجه می شویم.
تصور کنید که یک درامر در حال نواختن چند ریتم است و همزمان یک پیانیست هم بی وقفه و به سرعت روی کلیدهای پیانو میزند تا آهنگ مورد نظرش را بنوازد. این نوازنده ها به همراه هشتاد نوازنده دیگر در حال نواختن آهنگ از سازهای مختلف هستند و رهبر ارکستر در قسمت جلو آنها را هدایت می کند. در حقیقت این ریتم است که همه این نوازندگان را به هم پیوند می دهد و متصل می کند و بدون ریتم موسیقی معنایی نخواهد داشت.
چرا داشتن ریتم خوب مهم است؟
حالا سوال اینجاست که چرا داشتن یک ریتم خوب انقدر مهم است؟ ریتم خوب داشتن شما را قادر می سازد تا:
- همزمان با گروهتان حرکت کنید
- هر شکل ریتمیکی را با گوشتان حس کنید و بنوازید
- با ریتم های خوب از نزدیک آشنا شوید
- عجله نکنید و ضربان اشتباهی بکار نبرید
نوازنده ای که قصد دارد جایگاهش را در موسیقی بالا ببرد باید بتواند به شکل قوی و ماهرانه ای سازش را بنوازد و حفظ ریتم خوب بخش مهمی از رسیدن به این هدف است. در واقع تفاوت یک نوازنده حرفه ای و آماتور در داشتن همین مهارت هاست. نوازندگان حرفه ای می دانند ریتم بد موسیقی روی کار هنرمندان دیگر مثل خواننده ها هم تاثیر منفی می گذارد.
بهترین گروه های موسیقی از بیتلز گرفته تا متالیکا، همه و همه ریتم های بی عیب و نقصی دارند. آهنگ بی عیب و نقص و حفظ ریتم رمز موفقیت یک نوازنده محسوب می شود. بدون داشتن ریتم خوب خیلی راحت آهنگ را گم می کنید و هماهنگی خارج می شوید. بدون ریتم کل گروه تمپو را از دست می دهند و حتی شونده هم ممکن است مشکل ریتم آهنگ را متوجه شود.
مطمئنا دلتان نمی خواهد وقتتان را هدر بدهید و دوست دارید هر چه زودتر به یک نوازنده ماهر تبدیل شوید. برای رسیدن به این هدف باید مهارت های ریتمیکتان را اصلاح کنید و روی ساخت آهنگ های قوی متمرکز شوید. سعی کنید ریتم های سخت و دشوار را تمرین کنید و یاد بگیرید که چطور ریتم خوب را بشنوید. برای افزایش مهارت موسیقی تان بهتر است به فکر خرید یک مترونوم هم باشید.
تئوری ریتم
ریتم در موسیقی غربی شامل چهار مفهوم می شود:
1- نت ها و ضرب های موسیقی
2- میزان نما و اندازه ها
3- ضرب های قوی و ضعیف
4- میزان دو ضربی و سه ضربی
به محض اینکه روی هر کدام از این مفاهیم تسلط پیدا کردید می توانید تمرین کنید و ریتم های جالبی را برای آهنگ هایتان خلق کنید.
نت های موسیقی
مهم ترین بخش درک ریتم، اطلاع داشتن از این موضوع است که یک نت موسیقی مدت زمان نواختن ساز را نشان می دهد.
به علامت های مختلفی که برای تعریف ریتم استفاده می شوند، توجه کنید. نت گرد (semibreve) طولانی ترین زمان نواختن را دارد و می تواند به نت های سفید (minim)، سیاه (crotchet)، چنگ (quaver) و یا دولا چنگ (semiquaver) بشکند. هر یک از نت های ذکر شده به ترتیب زمان نواختن کمتری را نسبت به نت گرد در بر می گیرند، برای مثال مدت زمان نواختن نت سیاه یک چهارم زمان نت گرد می باشد.
میزان نما
میزان نما از دو عدد تشکیل شده است که نشان می دهند ریتم به چه صورتی باید شمارش شود.
ریتم الگوی بلندی و کوتاهی صداهایی است که در آهنگ شنیده می شود، در حالی که ضرب ضربان ثابتی مانند تیک تاک ساعت است که می توان آن را با شمارش بیت بر دقیقه (BPM) محاسبه کرد.
۴/۴ را به عنوان «میزان نمای معمول» در نظر می گیریم. به ۴/۴ میزان نمای معمول نیز گفته می شود، چرا که بسیار معمول است. دو عددی که در میزان نما قرار می گیرند اغلب با حرف C جایگزین می شوند.
در ۴/۴ دو عددی که روی هم قرار می گیرند، نشان دهنده ی آن هستند که ضرب هر میزان معادل چهار نت سیاه است. عدد چهاری که در بالا قرار می گیرد، نشان می دهد که میان خطوط میزان چهار ضرب وجود دارد، عدد چهاری که در پایین قرار می گیرد نیز بیانگر آن است که این ضرب ها بر حسب نت های سیاه محاسبه می شوند. شمردن ریتم ۴/۴ به این صورت است که هر ضربه ای که زده می شود معادل نت یک چهارم یا سیاه است.
البته میزان نماها به ۴/۴ محدود نمی شوند. برای مثال می توان به میزان نمای ۴/۳ یا «میزان نمای والس» و ۴/۲ یا «میزان نمای مارش» اشاره کرد.
ضرب های قوی و ضعیف
پس از آن که میزان نماها را شناختید، می توانید تشخیص دهید که ریتم در هر میزان به چه صورتی است. همه ی ضرب ها به یک اندازه نیستند. برای ایجاد پویایی در موسیقی باید در آن حرکت ایجاد کرد، به این منظور از ضرب های قوی و ضعیف استفاده می شود.
در هر میزان ضرب هایی قوی وجود دارند که با تأکید بیشتر نواخته می شوند و هم چنین ضرب های ضعیفی که اثر متقابل داشته و با تأکید کمتر نواخته می شوند. حتماً تا به حال واژه های «آپ بیت» و «داون بیت» به گوشتان خورده است. به بیان ساده آپ بیت ضربی است که دقیقاً قبل از داون بیت (ضرب اول) می آید.
برای مثال در هر میزان نمایی اولین ضرب بسیار قوی است. در میزان نمای معمول اولین ضرب کمی سنگین تر است و به همین دلیل به آن داون بیت گفته می شود.
یک رهبر اکستر را در نظر بگیرید و به نحوه ای که چوب مخصوص خود را حرکت می دهد، بیندیشید. حرکت چوب به سمت بالا نشانگر آپ بیت و حرکت به سمت پایین داون بیت را نشان می دهد. در ضرب های ۱، ۲، ۳ دست رهبر به سمت پایین و در ضرب ۴ به سمت بالا حرکت می کند.
به عنوان یک قانون کلی می توان گفت که هر میزان نمایی الگوی خاصی از ضرب های قوی و ضعیف دارد، اما اولین ضرب همیشه قوی است. تنها استثنای این قانون، سنکوپ است که در ادامه به توضیح آن می پردازیم. در سنکوپ همه چیز برعکس است، مثلاً ضرب قوی به صورت ضعیف اجرا می شود.
میزان دو ضربی و سه ضربی
پیش تر به میزان نمای ۴/۴ اشاره کردیم؛ اما اگر قرار باشد در یک قطعه از میزان ترکیبی و میزان لنگ استفاده کنید، لازم است بدانید ضرب های دو تایی و سه تایی در هر میزان چگونه نواخته می شوند. حالا که با ضرب های قوی و ضعیف آشنا شده اید، درک این مسئله کمی ساده تر است. دو ضربی به دو ضرب در هر میزان، سه ضربی به سه ضرب در هر میزان و چهار ضربی به چهار ضرب در هر میزان تقسیم می شود. الگوی قوی-ضعیف نشان می دهد که یک دو ضربی در حال نواخته شدن است. از آن جایی که در میزان نمای ۴/۴ هر میزان از دو دوضربی تشکیل می شود، به آن چهارضربی نیز گفته می شود.
میزان ۴/۳ از یک گروه سه تایی تشکیل می شود: قوی، ضعیف، ضعیف. ترانه ی «عالی» از اِد شیرِن نمونه ی جدیدی از این میزان می باشد.
هر الگوی ریتمیک یا میزان نمایی می تواند به مترها یا میزان های دوضربی یا سه ضربی تقسیم شود. متر تنها یکی از راه های تقسیم بندی ضرب ها درون یک میزان است. راه دیگر، تقسیم بندی بر اساس ساده و ترکیبی بودن است که اجزای تشکیل دهنده ی هر ضرب را نشان می دهد.
میزان های ساده و ترکیبی
همان طور که می دانید متر چگونگی نواختن ریتم بر اساس قوی بودن یا ضعیف بودن ضرب ها است. میزان های ساده و ترکیبی رابطه ی مستقیمی با متر دارند. ریتم های معمول در میزان ترکیبی عبارتند از ۸/۶، ۸/۹ و ۸/۱۲. در میزان ترکیبی هر ضرب به شکل یک نت نقطه دار نوشته می شود.
میزان های ساده و ترکیبی بیانگر آن هستند که نت های کوتاه تر (معمولاً نت های چنگ) به گروه های دو تایی و یا سه تایی تقسیم می شوند.
میزان های ساده نت های چنگ را در گروه های دوتایی قرار می دهند:
میزان نمای ۴/۴ یک میزان دوتایی ساده است. نت های چنگ در آن به صورت یک-و، دو-و، سه-و، چهار-و شمرده می شوند، در حالی که میزان نمای ۴/۳ یک میزان سه تایی ساده است و نت های چنگ در آن به صورت یک-و، دو-و، سه-و شمرده می شوند.
میزان های ترکیبی نت های چنگ را در گروه های سه تایی قرار می دهند:
برای میزان ترکیبی می توان میزان نماهای ۸/۶ و ۸/۹ را مثال زد. در میزان ترکیبی دوتایی ۸/۶، نت ها به دو گروه سه تایی از نت های چنگ تقسیم می شوند.
نت های چنگ می توانند به صورت یک-و-a، دو-و-a شمرده شوند.
اگر چه ۸/۶ در هر میزان شش ضرب چنگ دارد، ضرب هر میزان با دو نت سیاه نقطه دار نشان داده می شود. نت های سیاه نقطه دار از نظر ضرب به جای نت های چنگ ۱ و ۴ قرار می گیرند. از ترانه های ضبط شده با میزان نمای ۸/۶ می توان به ترانه ی «فالین» از آلیشا کیز و «ما قهرمانیم» از کویین اشاره کرد.
نت های میزان ترکیبی سه تایی به سه گروه سه تایی از نت های چنگ تقسیم می شوند.
در این میزان نما نت های چنگ به صورت یک-و-a، دو-و-a، سه-و-a شمرده می شوند.
میزان لنگ
میزان نماهای غیر طبیعی می توانند به پیشرفت حرفه ی موسیقی دان ها کمک کنند. با ترکیب کردن نت ها و ضرب های آشنا می توان صداها و ترانه های جدید ساخت. پیشنهاد می کنیم یک بار به ترانه «اقیانوس» از لِد زِپلین گوش کنید. میزان های غیر طبیعی ۸/۷ به کار گرفته شده اند تا ترکیبی از سبک بلوز و هِوی راک را ایجاد کنند.
برای ایجاد میزان نمای لنگ تنها کافی است میزان ساده و ترکیبی را با هم ترکیب کنید. هر میزان نمای لنگی از الگویی خاص از ترکیب دو ضربی ها و سه ضربی ها تبعیت می کند.
تنها چیزی که لازم است بدانید، آن است که هر میزان به چه شکلی به گروه های دو تایی یا سه تایی تقسیم می شود.
میزان نمای ۸/۵ را در نظر بگیرید. این میزان نما می تواند به گروه های دو ضربی و سپس سه ضربی و یا گروه های سه ضربی و سپس دو ضربی تقسیم شود. برای میزان نمای ۸/۵ می توان به صورت یک-و دو-و-a و یا یک-و-a دو-و بشمارید. می توانید شمارش را با صدای بلند انجام دهید.
سنکوپ
سنکوپ که عموماً با آف بیت بودن شناخته می شود، تأکید بر نتی است که معمولاً با تأکید اجرا نمی شود. میزان نما در موسیقی دارای الگوی قاعده مندی از ضرب های قوی و ضعیف است. در صورتی که در ریتم سنکوپ بر خلاف الگوی میزان نماهای دیگر ضرب های ضعیف با تأکید اجرا می شوند.
ریتم های آف بیت سنکوپ بر نت هایی که بین ضرب های قوی و ضعیف قرار می گیرند، تأکید می کنند. در سبک های جاز و دیسکو تأکید بیشتر بر ضرب های دوم و چهارم از میزان ۴/۴ است تا ضرب های اول و دوم آن. در سبک رِگِی ضربات رو به پایین آف بیت گیتار که با «شانک» شناخته می شوند، برای ایجاد صدای شاخص رگی اهمیت دارند. برای مثال می توان به ترانه ی «جَمین» از باب مارلی اشاره کرد.
شمردن آف بیت ها در نواختن به شکل سنکوپ کمک کننده است. در یک میزان ۴/۴ شمارش به صورت «یک و دو و سه و چهار و» انجام می شود. «و ها» نشان دهنده ی فاصله ی میان ضرب های قوی و ضعیف هستند.
ریتم و حرکت
ریتم بیشتر به هماهنگی ما با موسیقی و احساس ما نسبت به آن مربوط است تا آن که تنها چگونگی خواندن نت ها را بدانیم.
دانستن تئوری ریتم سودمند است اما ساده ترین راه درک آن حساسیت به ریتم است. برای ایجاد این حساسیت در خود، کافی است هر روز هنگام نواختن ساز از مترونوم نیز استفاده کنید، این کار به شما کمک می کند که سرعت خود را حفظ کنید و ضرب ها را با عجله نزنید.
اگر این روش نیز برایتان آسان نبود، می توانید بی هیچ ترسی هر از گاهی ساز خود را رها کنید و دست بزنید، انجام این کار به نوازندگی بهتر شما کمک خواهد کرد.
از کارهای دیگری که می توانید برای بهبود این مهارت انجام دهید، شرکت کردن در جلسات گروهی نوازندگی است، هنگامی که ساز زدن نوازندگان دیگر را می شنوید، با صدای ساز آن ها ارتباط برقرار می کنید. این کار برای بالا بردن حساسیت به ریتم بسیار سودمند است. هنگامی که توانستید یک ضرب ثابت را حفظ کنید، هنگام نواختن ساز پای خود را نیز درگیر کنید و همراه با آن ضربه بزنید.
روی ریتم های پیچیده کار کنید، با صدای بلند ضرب ها را تا چهار بشمارید. هنگامی که توانستید ضرب ثابتی را نگه دارید، در حالی که با پای خود نیز ضرب گرفتهاید، همراه با ریتم و سر ضرب های درست شروع به دست زدن کنید.
با یاد گرفتن آن که چگونه همراه با ریتم حرکت کنید، ریتم را بهتر درک می کنید. مثال خوبی در این باب، موسیقی جاز سوینگ است که به تشکیل نوعی رقص به نام رقص سوینگ کمک کرد.
«سوینگ ساحل شرقی» یک رقص شش ضربی است که از دو سری متوالی شامل یک گام سه گانه و سپس یک «راک استپ» تشکیل شده و همراه با موسیقی سوینگ در زمان نمای ۴/۴ انجام می شود. بدون فهمیدن ریتم، حرکات این رقص نا به جا خواهند بود.
پس نکته همین جاست! درک ریتم چندان ساده نیست، اما وقتی آن را به خوبی درک کردید، می توانید موسیقی دان زبردستی شوید. یادتان نرود که درک ریتم در نوازندگی اهمیت بسیار زیادی دارد.