موسیقی سازی در دوران باروک
توضیحات:
-
به نام خدا
از آهنگسازان بنام آن می توان به سباستیان باخ و گئورک فریدریش هندل اشاره کرد. سبک باروک به سبب نیازهای کلیسا که کیفیت های هیجان انگیز و نمایشی هنر را برای جذاب ترساختن آداب نیایش به کار می گرفت نیز شکل گرفت. اگر چه این سبک یکسره باب طبع اشرافیت بود اماوجود طبقه متوسط نیزبررشد وگسترش آن نیزبی تاثیرنبودهاست .از دیگر اساتید موسیقی این دوره می توان به مونته وردی، پورسل، ویوالدی وآرکانجلو کورلی اشاره کرد که آثار آنها تا سده بیستم میلادی به دست فراموشی سپرده شده بود اما پیدایش تکنیک ضبط طولانی بر صفحه (LP) در اواخر دهه ۱۹۴۰ محرک احیای باروک شد که توانست این هنرمندان فراموش شده را به دوستداران موسیقی بشناساند(کیمی ین،۲۰۱:۱۳۸۰).
اگر چه دوران باروک را به سه دوره آغازین، میانی و پایانی تقسیم می کنند اما موسیقی سازی دراین دوره حاصل پیشرفت سبک ها و تکنیک های سازی دوره رنسانس است. بسیاری از سازهای موسیقی و تکنیک های نواختن سازها در دوره باروک بی نهایت پیشرفت کرده بود. زمانی که برای اولین بار موسیقی سازی به لحاظ کمیت و کیفیت برای خواندن آواز به کار برده شد فرم های سازی جدیدی تکامل یافتند و نیز برفرم های دوره رنسانس افزوده شدند.
موسیقی سازهای شستی دار از لحاظ تنوع و کمیت رو به افزایش بوده و لوت محبوبیت خود را از دست داده بوده وهارپسیکورد و ارگ اهمیت بیشتری یافتند. بسیاری از قطعاتی که برای لوت ساخته شده بود اکنون با هارپسیکورد نواخته می شدند. هارپسیکورد انواع مختلف اجراها را همراهی می کرد و صدای آن جای هامونی های تنال را در بالای خط بم(باس) که به طور روزافزون اهمیت می یافت پر می کرد. ویژگی های متعدد ارگ بادی آن را به ویژه برای سلیقه شنوندگان دوره باروک و تضادهای دراماتیک آن مناسب ساخته بود. به فرض مثال ارگ نوازان می توانستند تغییراتی ناگهانی در دینامیک صدا ایجاد کنند و با فشار بر روی یک شاستی، صدا را از فورته به پیانو تغییر دهند.و این افه را "دینامیک ناگهانی" موسیقی می نامیدند که فرمی متمایز در دوره باروک تشکیل می داد. همچنین با تغییر کلید قطع (stop) ارگ نوازان یک ردیف سونوریته گسترده داشتند که به طور خاص توجه شنونده را به خود جلب می کرد. بنابراین تعجبی ندارد که در این دوره چندین فرم متنوع و مهم در موسیقی برای اجرا با سازشستی داربه وجود آمد(فریس،۲۳۲:۱۳۸۴).
علاوه بر ارگ وهارپسیکورد که از سازهای شستی دار مهم این دوره بودند کلاویکورد سومین ساز شستی دار مهم این دوره بودکه اگر چه می توانست تغییراتی تدریجی در دینامیک پدید آورد اما این تغییرها درمحدوده ای کوچک در حدود ppp تا mp ممکن بود در این ساز صدا به وسیله مکانیسمی از تیغه های برنجی که بر سیم ها ضربه می زدند پدید می آمد. این سازبه دلیل صدای ضعیفی که داشته در تالارهای بزرگ مورد استفاده نبوده است اما از آنجا که ارزان ودارای صدایی پرحس و دلنشین بوده درخانه برای آماتورها سازی مطلوب به شمار می آمد. این ساز در آلمان دارای محبوبیت فراوانی بوده است(کیمی ین،۲۰۵:۱۳۸۰).
اما سازهای بادی و زهی در دوره باروک به اوج تکامل خود رسیده بودند. فلوت که کیفیتش بهبود یافته بود محبوبیت همگانی به دست آورده بود. بهترین ویول های جهان در این دوره ساخته شده که ازجمله آن می توان به ویول هایی که توسط خانواده های استرادیواری و گارنری ساخته شدند اشاره کرد. شیوه های نوین ساختمان و تکنیک های آرشه کشی آن ها صدایی بلندتر ایجاد کرده و بیشتر مطابق با سلیقه رومانتیک های دوره باروک بود. همچنین ویول های جدید با ویول های دوره رنسانس از بسیاری جهات با هم متفاوت بودند. این ساز و سایر سازهای موسیقی دوره باروک برای اجرا در موسیقی مجلسی برتری یافتند و بدین شیوه قطعاتی به وسیله یک آنسامبل کوچک بر اساس یک ساز برای هر خط کلودی اجرا می شد. سونات نیز یکی از فرم های موسیقی مجلسی به شمار می رفت(فریس،۲۳۶:۱۳۸۴).
موسیقی ارکستری دوره باروک نیز دارای ویژگی های خاص خود بوده و ارکستر این دوره به جای کنسرت های سازی دوره رنسانس قرارگرفت که رنگ آمیزی همسانی با همنوازی های آن داشت. ارکسترهای اولیه اساس آنسامبل(همنوازی) های زهی بودند با تعداد اندکی از سازهای بادی که به صدا، رنگ و تنوع آن می افزودند(فریس،۲۳۷:۱۳۸۴).
در موسیقی سازی باروک صدا و موسیقی ارزش همسانی یافتند. برای سازهای شستی دار و دیگر سازها طبق قوانین سیستم هارمونی تنال فرم های جدیدی شکل گرفت و به خاطر تناقض های مربوط به رنگ آمیزی سازی،تمپوها و دینامیک صدا مورد پذیرش قرارگرفت. بسیاری از آهنگ های سازی و آوازی به وسیله یک کنتینوئو،یک آنسامبل متشکل از حداقل یک نوازنده ساز شستی دار و یک لوت بوده که هارمونی های بالای باس شماره دار را می شناخت(فریس،۲۴۴:۱۳۸۴).